هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل است که در آن شاعر از عشق ناکام، درد فراق و نگاه جامعه به عاشق سخن می‌گوید. او از لب معشوق که به جای عشق، دشنام نصیبش شده، شکایت دارد و اشاره می‌کند که مستی او نه از می، که از عشق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناکامی در عشق و نگاه جامعه نیاز به درک بالاتری از احساسات و روابط انسانی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹۶

کام از آن لب مشکل و ما را غم کامست و بس
کار ناکامان همین اندیشه خامست و بس

با همه کس زان لب جان بخش می گویی سخن
آنچه از لعلت نصیب ماست دشنامست و بس

هر سهی سروی لباس ناز را شایسته نیست
این قبا بر قد آن سرو گل اندامست و بس

مست عشقم، روز و شب، ناخورده می، نادیده کام
خلق پندارند مستی از می و جامست و بس

ننگ می آید، هلالی، خلق را از نام من
گوییا ننگ همه عالم درین نامست و بس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.