هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی، زیبایی و نازکی معشوق را توصیف می‌کند و از امید دیدار او سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند گل و سمن و یاسمن، به توصیف ظرافت و لطافت معشوق می‌پردازد و از تأثیر سخنان او بر جان‌ها یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۳

زبان او، که ندیدم ز تنگی دهنش
امید هست که بینم به کام خویشتنش

چه نازکیست، تعالی الله! آن سهی قد را؟
که از گل و سمن آزرده می شود بدنش

هزار تازه گل از بوستان دمید ولی
یکی ز روی لطافت نمی رسد به تنش

سزد که جامه ی جان را قبا کند از شوق
هزار یوسف مصری به بوی پیرهنش

تبارک الله! ازین سبزه ای که تازه دمید!
به دامن سمن و بر کنار یاسمنش

برادران، به سگ کوی یار اگر برسید
تحیتی برسانید از زبان منش

هلالی از لب جانان عجب حدیثی گفت!
که تازه شد همه جان ها ز لذت سخنش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.