هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او بیان میکند که دلش را برای معشوق فدا میکند و از بلاهای عشق شکایت دارد. همچنین، از آشفتگی و درد دل خود میگوید و نشان میدهد که عشق چگونه چهره و دل او را تحت تأثیر قرار داده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و رنجهای عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'پاره سازم دل پر خون' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۲۳۷
من نه آنم که دل خویش مشوش دارم
هر کجا ناخوشییی هست باو خوش دارم
گر سگان سر آن کوی کبابی طلبند
پاره سازم دل پر خون و بر آتش دارم
چه بلاها که دل زارم از آن مه نکشید؟
الله، الله! چه دل زار بلا کش دارم!
تا ترا صفحه دل ساده شد از نقش وفا
ورق چهره بخوناب منقش دارم
از من امروز، هلالی، مطلب خاطر جمع
که دل آشفته آن زلف مشوش دارم
هر کجا ناخوشییی هست باو خوش دارم
گر سگان سر آن کوی کبابی طلبند
پاره سازم دل پر خون و بر آتش دارم
چه بلاها که دل زارم از آن مه نکشید؟
الله، الله! چه دل زار بلا کش دارم!
تا ترا صفحه دل ساده شد از نقش وفا
ورق چهره بخوناب منقش دارم
از من امروز، هلالی، مطلب خاطر جمع
که دل آشفته آن زلف مشوش دارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.