هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق نافرجام و دردهای ناشی از آن سخن می‌گوید. او از حسرت، آه و نگاه معشوق می‌نالد و رنج‌های عشق را توصیف می‌کند. احساس تنهایی، ناامیدی و تحمل رنج‌های عاطفی از مضامین اصلی این شعر است.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات مرتبط با عشق نافرجام و رنج‌های عاطفی بیشتر مناسب سنین نوجوانی و بزرگسالی است.

غزل شمارهٔ ۲۵۰

من که باشم که می لعل به آن ماه کشم؟
بگذارید که حسرت خورم و آه کشم

بس که دریافت مرا لذت خونخواری عشق
دل نخواهد که دگر باده دلخواه کشم

تا کند سوی من از راه ترحم نظری
هر زمان خیزم و خود را به سر راه کشم

میرم از غصه که ناگاه به آن ماه رسد
آه سردی که من سوخته ناگاه کشم

چند درد و المش بر دل پُر درد نهم؟
چند کوه ستمش با تن چون کاه کشم؟

پیش آن خسرو خوبان چه کشم ناوک آه؟
چیست این تحفه که من در نظر شاه کشم؟

ماه من رفت، هلالی، که نیامد ماهی
تا به کی محنت سی روزه ازین ماه کشم؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.