۲۸۱ بار خوانده شده
با تو خواهم شرح غمهای دل محزون کنم
لیک از خوی تو میترسم، ندانم چون کنم؟
چند دارم در فراقش حالت نزع روان؟
کاشکی! یکبار گی جان را ز تن بیرون کنم
من باین دل بس نمی آیم، ندانم چاره چیست؟
تا بچند افسانه گویم؟ تا بکی افسون کنم؟
گر بدامان فلک ریزم، هلالی، اشک خود
رنگ زرد ماه را همچون شفق گلگون کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
لیک از خوی تو میترسم، ندانم چون کنم؟
چند دارم در فراقش حالت نزع روان؟
کاشکی! یکبار گی جان را ز تن بیرون کنم
من باین دل بس نمی آیم، ندانم چاره چیست؟
تا بچند افسانه گویم؟ تا بکی افسون کنم؟
گر بدامان فلک ریزم، هلالی، اشک خود
رنگ زرد ماه را همچون شفق گلگون کنم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.