هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و فراق سخن میگوید و به زیباییهای طبیعت و احساسات درونی اشاره میکند. او از بلندپروازی و عشق به معشوق صحبت میکند و تأکید میکند که در راه عشق باید از جان گذشت و دلباخت.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک ادبی و احساسی بالاتر است.
غزل شمارهٔ ۲۸۷
شام عید، آن به، که منزل بر سر راهی کنیم
خلق مه جویند و ما نظاره ماهی کنیم
پیش بالای بلندت فارغیم از یاد سرو
غایت پستی بود، گر فکر کوتاهی کنیم
بی خیالت کی توان قطع بیابان فراق؟
ره خطرناکست، اول فکر همراهی کنیم
خوی او بس نازک و ما بی قرار از درد دل
پیش او ناگه مبادا ناله و آهی کنیم
در ره جانان، هلالی، رسم جانبازی خوشست
از سر جان بگذریم و کار دلخواهی کنیم
خلق مه جویند و ما نظاره ماهی کنیم
پیش بالای بلندت فارغیم از یاد سرو
غایت پستی بود، گر فکر کوتاهی کنیم
بی خیالت کی توان قطع بیابان فراق؟
ره خطرناکست، اول فکر همراهی کنیم
خوی او بس نازک و ما بی قرار از درد دل
پیش او ناگه مبادا ناله و آهی کنیم
در ره جانان، هلالی، رسم جانبازی خوشست
از سر جان بگذریم و کار دلخواهی کنیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.