هوش مصنوعی:
شاعر از معشوق خود میخواهد که زمان خود را با افراد نالایق تلف نکند و به عشقهای گذرا تکیه نزند. او از رنجهای عاشقانه خود میگوید و آرزوی وصال معشوق را دارد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عاشقانه و اخلاقی است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای گروههای سنی پایینتر قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۹۳
ای پریچهره من، چند نشینی بکسان؟
دامن چون تو گلی حیف که گیرند خسان!
ماه من، چند باغیار کنی هم نفسی؟
تیره شد آینه لطف تو زین هم نفسان
پیش هر سفله بشیرین سخنی لب مگشا
شکرستان تو حیفست بکام مگسان
تکیه بر عشق جوانان هوسناک مکن
که بغیر از هوسی نیست درین بوالهوسان
سوخت بیچاره هلالی ز جفاهای رقیب
چاره اش وصل حبیبست، خدایا، برسان!
دامن چون تو گلی حیف که گیرند خسان!
ماه من، چند باغیار کنی هم نفسی؟
تیره شد آینه لطف تو زین هم نفسان
پیش هر سفله بشیرین سخنی لب مگشا
شکرستان تو حیفست بکام مگسان
تکیه بر عشق جوانان هوسناک مکن
که بغیر از هوسی نیست درین بوالهوسان
سوخت بیچاره هلالی ز جفاهای رقیب
چاره اش وصل حبیبست، خدایا، برسان!
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.