هوش مصنوعی: این متن به بیان درد و رنج عشق و ناتوانی در بیان یا پنهان کردن آن می‌پردازد. شاعر از غم‌های عاشقانه، زیبایی معشوق، و رنج فراق سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند دندان تیز برای لعل لب، غنچه‌ای که نمی‌شکفد، و چشمی که در خون نشسته، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۶

مشکل غمیست عشق، که گفتن نمی توان
وین مشکل دگر که: نهفتن نمی توان

غمهای عاشقان هم گفتند پیش یار
ما را عجب غمیست که گفتن نمی توان

دندان بقصد لعل لبش تیز چون کنم؟
کان لعل گوهریست، که سفتن نمی توان

خون بسته غنچه وار دل تنگم از فراق
دل تنگم، آن چنان، که شکفتن نمی توان

در خون نشست چشم هلالی، که از رهت
گردی بدامن مژه رفتن نمی توان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.