هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد فراق و عشق نافرجام به معشوق خود میگوید و رنجهای عاطفی شدید خود را بیان میکند. او از اشکها، آههای سرد و بیخوابیهای ناشی از این عشق شکایت دارد و آرزو میکند که حتی به صورت خاک یا گرد نیز به کوی معشوق برسد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاطفی عمیق و درد عشق نافرجام است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنجهای شدید عشقی برای مخاطبان جوانتر مناسب نیست.
غزل شمارهٔ ۳۰۷
از فراق آن پری هر دم فزون شد درد من
ساخت ظاهر درد دل را اشک و رنگ زرد من
تا بکی از عشق او جور و جفا خواهم کشید؟
ای رفیقان، سوخت دیگر جان غم پرورد من
گر چه دور از آستان دوست گشتم خاک راه
کاش! روزی باد در کویش رساند گرد من
آتش عشق تو در جان من شیدا فتاد
شد مدد با آتش عشق تو آه سرد من
چون هلالی در غم عشق بتان سنگدل
محنت و اندوه خوبان برد خواب و خورد من
ساخت ظاهر درد دل را اشک و رنگ زرد من
تا بکی از عشق او جور و جفا خواهم کشید؟
ای رفیقان، سوخت دیگر جان غم پرورد من
گر چه دور از آستان دوست گشتم خاک راه
کاش! روزی باد در کویش رساند گرد من
آتش عشق تو در جان من شیدا فتاد
شد مدد با آتش عشق تو آه سرد من
چون هلالی در غم عشق بتان سنگدل
محنت و اندوه خوبان برد خواب و خورد من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.