هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی عمیق خود سخن می‌گوید و از جور و ستم معشوق شکایت می‌کند. او با وجود تلخی‌ها و ناملایمات، همچنان به عشق و وفاداری خود پایبند است و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. شاعر همچنین از نصیحت‌گران می‌خواهد که وقت خود را برای پند دادن به عاشقان هدر ندهند، زیرا عاشقان از نصیحت بی‌بهره‌اند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و عبارات مورد استفاده در شعر ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی برای درک کامل داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۳۰۸

گر جدا سازی بتیغ جور بند از بند من
از تو قطعا نگسلد سر رشته پیوند من

تلخ کامم، زان لب شیرین کرم کن خنده ای
چیست چندین زهر چشم؟ ای شوخ شکر خند من

غمزه خونخواره ات را گر سر عاشق کشیست
عاشق دیگر نخواهی یافتن مانند من

امشب از بخت سیه در کنج تاریک غمم
یک زمان طالع شو، ای ماه سعادتمند من

ناصحا، چون عشقبازان از نصیحت فارغند
پند بشنو، عمر خود ضایع مکن در پند من

کرده ای عهد وفا، من خورده ام سوگند مهر
بشکند عهد تو، اما نشکند سوگند من

چون هلالی با مه رویت دلم خرسند بود
آه ازین غمها! که آمد بر دل خرسند من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.