هوش مصنوعی: شاعر از درد فراق معشوق می‌نالد و از روزهای سخت دوری شکایت می‌کند. او آرزوی دیدار دوباره و پایان رنج‌ها را دارد و اشاره می‌کند که بدون تلاش نمی‌توان به وصال رسید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۲

دردا! که باز ما را دردی عجب رسیده
هم دل ز دست رفته، هم جان بلب رسیده

آن ماهرو که با من شبها بروز کردی
رفتست و در فراقش روزم بشب رسیده

کی باشد آنکه: بینم از دولت وصالش
اندوه و درد رفته، عیش و طرب رسیده؟

مشکل که در قیامت بینند اهل دوزخ
آنها که بر تو از من از تاب و تب رسیده

غیر از طلب، هلالی، کاری مکن درین ره
هرکس رسیده جایی، بعد از طلب رسیده
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.