هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از رفتار متغیر و گاه خصمانه مخاطب خود شکایت می‌کند. او از تناقض در رفتار مخاطب (گاهی شیرین و گاهی خشن) ابراز ناآگاهی می‌کند و به قدرت کلمات مخاطب اشاره می‌کند که گویی از قدرت معجزه‌گر مسیحا برخوردار است. شاعر از مخاطب می‌خواهد که با مردم‌داری رفتار کند و در میان آنها بماند. در پایان، اشاره‌ای به تمایل به دیدن نور در تاریکی (خورشید در شب) دارد که می‌تواند نمادی از امید یا آرزوی دست‌نیافتنی باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'قصد کشتن' یا 'دشنام' ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۲

بی جهت با ما چرا آهنگ غوغا کرده ای؟
غالبا امروز قصد کشتن ما کرده ای

گاه چون شیر و شکر، گاهی چو آب و آتشی
من نمی دانم چه خویست این که پیدا کرده ای؟

گر مسیحا مرده ای را زنده می کرد از دعا
تو به یک دشنام کار صد مسیحا کرده ای

دیده جای تست، بنشین، از نظر غایب مشو
مردمی کن، چون میان مردمان جا کرده ای

دوش می گفتم که: مهمان هلالی باش، گفت:
دیدن خورشید را در شب تمنا کرده ای
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.