۲۷۵ بار خوانده شده
دوست دارم که برآشوبی و بیداد کنی
شادیی کن که مرا با غم و فریاد کنی
زاتش عشق چو پولاد بتابی دل من
پس دل خویش چو ناتافته پولاد کنی
بهتو ای طرفهٔ بغداد نه زان دادم دل
که تو از دیدهٔ من دجلهٔ بغداد کنی
بندهٔ روی چو ماهت نه از آن شرط شدم
که مرا بیهده بفروشی و آزاد کنی
بندهٔ روی توام عاشق بیداد توام
بندهتر گردم و عاشقتر اگر داد کنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
شادیی کن که مرا با غم و فریاد کنی
زاتش عشق چو پولاد بتابی دل من
پس دل خویش چو ناتافته پولاد کنی
بهتو ای طرفهٔ بغداد نه زان دادم دل
که تو از دیدهٔ من دجلهٔ بغداد کنی
بندهٔ روی چو ماهت نه از آن شرط شدم
که مرا بیهده بفروشی و آزاد کنی
بندهٔ روی توام عاشق بیداد توام
بندهتر گردم و عاشقتر اگر داد کنی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.