۳۲۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳

یقینم که ضایع نماند مرا
زلالی به لب برچکاند مرا

اگر خواهد از تند بالای قهر
به قعر جهنم دواند مرا

و گر خواهد از پای گاه عدم
به فردوس اعلا رساند مرا

به سلطانیّ ام ملک باقی دهند
اگر بندۀ خویش خواند مرا

طفیل گدایان اویم اگر
به تخت کیی برنشاند مرا

که داند مگر دایۀ صنعِ او
که بهر چه می پروراند مرا

به کشتیِ همت نزاری مگر
ز بحرِ بلا بگذراند مرا

غلط می کنم زان که اوییِ او
ز ماییِ ما وا رهاند مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.