هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از عشق و فراق سخن می‌گوید. او از ناتوانی خود در برابر جمال معشوق و اضطراب ناشی از این عشق می‌نالد. اشعار پر از استعاره‌های زیبا مانند آفتاب، ذره، سیماب، و لعل است که نشان‌دهنده‌ی عمق احساسات شاعر است. در نهایت، شاعر به تسلیم در برابر عشق و پذیرش هلاک در این راه اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، مناسب برای مخاطبانی است که توانایی درک و تحلیل متون شعری را دارند.

شمارهٔ ۶۵

در سِتر ابر چند توان داشت آفتاب
ای رشک آفتاب برافکن ز رخ نقاب

خود برگرفته گیر نقاب از جمال خور
خفاش چون کند که ندارد توان و تاب

گر ذره ای ز نور تجلی کند ظهور
همچون کلیم کار ببازی مکن شتاب

گردون تراب بر سر آن تیره بخت کرد
کز دست داد دامن اولاد بوتراب

از مهر همچو ذره ندارد دلم قرار
سیماب را گزیر نباشد ز اضطراب

چشمم اگر خراب شد از اشک ژاله ریز
بر راه سیل زود شود خانمان خراب

اشکم اگر عقیق شد از تاب مهر دوست
از سنگ لعل پاره کند نور آفتاب

مغزم ضعیف گشت ز ماخولیای وصل
هم عاقبت هلاک کند تشنه را سراب

اکنون نزاریا که گریبان اختیار
از دست رفت بیش مکن گردن از طناب

بیهوده دست و پا مزن در محیط عشق
تن در هلاک ده که ز سر درگذشت آب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.