هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و دیوانگی ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از درمان‌های عاقلانه و توبه در برابر عشق سر باز می‌زند و خود را تسلیم عشق و اشارات معشوق می‌داند. او تفاوتی بین دین و مذهب خود و دیگران نمی‌بیند و حتی حاضر است از اسلام به صلیب برود. شاعر همچنین به نقد مدعیان و رقبا می‌پردازد و عشق خود را پنهان نمی‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'از طیلسان ملت اسلام بر صلیب' ممکن است نیاز به دانش پیشینه‌ای داشته باشد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۸۷

بیمار عشق را چه مداوا کند طبیب
تعلیم عاقلانه مده گو مرا ادیب

ما توبه در مقابل عصیان نیاوریم
تمکین عاقلان ز مجانین بود عجیب

زنّار اگر ببندم و ساکن شوم به دیر
ماییم و عشق و هرچه اشارت کند حبیب

در دین توبه مذهب ما هیچ فرق نیست
از طیلسان ملت اسلام بر صلیب

آری تو بر مراتب ابداع طالبی
اما تو را نصیب نکردند از آن نصیب

احول به هیچ وجه نبوده ست راست ببین
زین پیش گفته اند که اعما بود غریب

با مدعی بگوی نزاری که روی دوست
پوشیده نیست الّا بر دیده ی رقیب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.