۳۱۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸

به وعده مده بیش از اینم فریب
که نازک دلان را نباشد شکیب

تو را هر چه می بینم از خوی تو
نمی بینم الّا ستیز و عتیب

جفا بر اسیران بی دل کنند
ولیکن هم آخر به حد و حسیب

اگر دل به دل می رود باک نیست
میان دو یک دل نباشد حجیب

به پای طلب در بیابان عشق
محلی ندارد فراز و نشیب

عنان چون بدادی نزاری ز دست
مگر پای داری کنی چون رکیب

به تسلیم در قلزم عشق رو
مدار از نهنگ ملامت نهیب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.