هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد هجران و فراق معشوق مینالد و از بیقراری و بیتابی خود در این راه سخن میگوید. او معشوق را حاکم مطلق سرنوشت خود میداند و از او میخواهد که به وصال و دیدارش مهلت دهد. شاعر همچنین به تضادهای عشق و خرد، درد و درمان، و فراق و وصال اشاره میکند و در نهایت اعلام میکند که با وجود تمام سختیها، همچنان به عشق خود پایبند است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از اصطلاحات و استعارات پیچیدهٔ ادبی، و پرداختن به موضوعاتی مانند هجران و فراق که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.
شمارهٔ ۸۹
ای شب هجران تو روز حسیب
زهره ی شیران بچکد زین نهیب
جمله تویی از خودی ام وارهان
در ره من نیست به جز من حجیب
با تو نخواهم به اضافت حضور
وز تو ندارم به مسافت شکیب
هر چه کنی حاکم مطلق تویی
خواه رعایت کن و خواهی عتیب
وصل امان کی دهدم بی خیال
عشق فرح کی دهدم بی فریب
درد و دوا چیست فراق و وصال
عشق و خرد چیست فراز و نشیب
گرچه بپیچی ز نزاری عنان
من چه کنم می رومت در رکیب
زهره ی شیران بچکد زین نهیب
جمله تویی از خودی ام وارهان
در ره من نیست به جز من حجیب
با تو نخواهم به اضافت حضور
وز تو ندارم به مسافت شکیب
هر چه کنی حاکم مطلق تویی
خواه رعایت کن و خواهی عتیب
وصل امان کی دهدم بی خیال
عشق فرح کی دهدم بی فریب
درد و دوا چیست فراق و وصال
عشق و خرد چیست فراز و نشیب
گرچه بپیچی ز نزاری عنان
من چه کنم می رومت در رکیب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.