هوش مصنوعی: این متن به نکوهش دنیاپرستی و حرص به مال و جاه می‌پردازد و بیان می‌کند که این امور انسان را در گرداب گمراهی غرق می‌کنند. در مقابل، انزوا و دوری از حرص و طمع را راه نجات می‌داند و اشاره می‌کند که حتی اسکندر نیز با همه قدرتش نتوانست از این دام رهایی یابد. در نهایت، رستگاری را در توجه به مواهب الهی و دوری از علایق دنیوی می‌داند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در متن برای درک و فهم نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سن 15 سالگی به بعد در افراد شکل می‌گیرد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۴۸

هر کو نظرش به جاه و مال است
مستغرق قلزم ضلال است

خود را به محیط در مینداز
زیرا که خلاص از او محال است

نتوان به در آمدن ز گرداب
ور زان که طمع کنی خیال است

آن ها که به انزوا نشستند
دانی که چرا درین سوال است؟

تا در نکشد به بحرشان حرص
موجی که علاقه ی وبال است

آن نیز هم از عنایت اوست
ورنه که و چه که را مجال است

اسکندر جست آب و شد خاک
باری بنگر چه طرفه حال است

خضر از نظر مواهب حق
خوش بر لب چشمه ی زلال است

گر در یابی هنوز این راز
از نوع مراتب رجال است

با این همه فصحت نزاری
درشرح بیان هنوز لال است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.