هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر عشقی جاودانه و الهی است که از ازل تا ابد ادامه دارد. شاعر از عشق و محبت میان خود و معشوق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که این عشق به حکم قضا و قدر بوده است. او از مستی عشق و رضایت معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که خشنودی معشوق باعث رضایت خداوند است. همچنین، شاعر به بی‌قراری خود در برابر کمال حسن معشوق اشاره می‌کند و از عزت ایاز به دلیل عشق محمود یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۱۵

محبتی که میان من و تو موجود است
پس از من و تو بماند که پیش ما بوده ست

ز ابتدای ازل تا به انتهای ابد
قضا به حکم مرا با تو عشق فرموده ست

هنوز دیده ی معنی نکرده بودم باز
که گوش جان من آوازه ی تو بشنوده ست

وجود گو زِ مسافت مجاهدت می کِش
چو از ملازمت تن روان برآسوده ست

همین بس است که خشنودی تو حاصل شد
خدای خشم نگیرد چو دوست خوشنودست

ز عشق مستم و آن را که مست عشق بود
کجا خدای عقوبت کند که ماخوذست

پس از قیامت محشر هزار سال دگر
اگر به هوش درآیم هنوز بس زودست

کمال حسن تو چندین ز بی قراری ماست
ایاز را همه عزّت ز عشقِ محمودست

به اولین قدم ار سر رود نزاری را
کسی که از تو زیان کرده است برسودست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.