هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از نزاری درباره عشق الهی و مستی معنوی است. شاعر تأکید می‌کند که عشق او از نوعی دیگر است و مستی او ناشی از می معنوی است. او از دیوانگان عشق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که هرکس درکی متفاوت از حقیقت دارد. شعر با تصاویر نمادین مانند پروانه و شمع، خفاش و نور، و گنج در ویرانه ادامه می‌یابد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین درک صحیح این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد.

شمارهٔ ۲۳۲

مرا عشق جانانه‌ای دیگرست
مپندار بیگانه‌ای دیگرست

اگر مستی‌ای می‌کنم باک نیست
که این می ز خم‌خانه‌ای دیگرست

پیاپی دمادم به مستان عشق
روان کرده پیمانه‌ای دیگرست

به دارالشفا گرچه محرور را
چو فردوس کاشانه‌ای دیگرست

ولیکن مقید به زنجیر عشق
به هر گوشه دیوانه‌ای دیگرست

حدیث محقّق مگویا جهول
که هر مرغ را دانه‌ای دیگرست

در اضداد جمعیت از اصل نیست
وگر هست افسانه‌ای دیگرست

ز خفاش بر نور خور کن قیاس
برین شمع پروانه‌ای دیگرست

ز کنج نزاری طلب گنج وقت
که نقدش ز ویرانه‌ای دیگرست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.