هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از جستجوی وصال معنوی با دوست (خدا) سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که وصال در عالم مادی محال است. شاعر توصیه می‌کند که به جای توجه به ظواهر، با دیدهٔ جان به دوست بنگریم تا حقیقت وصل را درک کنیم. همچنین، از طمع ورزی به صورت و معنی دنیوی نهی می‌کند و صبر در برابر امتحانات الهی را سفارش می‌کنند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و نیاز به درک فلسفی و معنوی برای فهم کامل شعر، آن را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی ممکن است برای کودکان قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۲۶۲

دِلا به عالمِ معنی طلب وصال از دوست
وصالِ عالمِ صورت بود محال از دوست

نظر به دیده جان کن به دوست تا ببینی
که عین وصل بود صورتِ خیال از دوست

کدام صورت و معنی به دوست هیچ طمع
مکن که باز نیابد کسی مجال از دوست

نفس نفس به غمش بیش­تر تقرّب کن
چه دل بود که به دیدن شود حلال از دوست

گرت رسد سرِ پایی به سنگِ ناکامی
صبور باش به هر امتحان منال از دوست

زدستِ دوست نزاری بریز خون از چشم
که هست خون چنین ریختن حلال از دوست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.