هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از نزار قبانی، شاعر معاصر عرب، بیانگر عشق عمیق و روحانی شاعر به معشوق است. او از پیوند ناگسستنی خود با معشوق میگوید که ریشه در فطرت و ذات او دارد. غم و عشق در وجود شاعر درهم تنیده شدهاند و او اسیر زیبایی و جذابیت معشوق شده است. شاعر از آرزوی وصال معشوق مینالد و رنج فراق را به تلخی شراب الست تشبیه میکند. در پایان، او از خاطرات شیرین گذشته و عشقی که در جانش نقش بسته است یاد میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۸۳
از آن زمان که زمان در تحرّک استاده ست
زمانه با تو مرا عهدِ دوستی داده ست
اگر نه با تو مرا اتّصالِ روحانی ست
خیالِ روی تو پییشم چرا بر استاده ست
به غم وجودِ مرا پروریده دایۀ عشق
که غم ز مادرِ فطرت برایِ من زاده ست
به دامِ زلف در افتاده ام ز دانۀ عشق
دلم ببین به کجا از کجا در افتاده ست
به دانه می نگرد دامِ غم نمی بیند
عذاب جان من از غفلتِ دل ساده ست
مرا که جان به لب آمد ز آرزویِ لبت
مگر مُقسّمِ فطرت نصیبه ننهاده ست
نمی رود ز سرم خار خارِ جامِ الست
هنوز رنجِ خمار از بخارِ آن باده ست
که بود روزِ نخستین حریفِ مجلسِ انس
دریغ باز چه بودی که آمدی با دست
درونِ جانِ نزاری روایحِ غم اوست
ذخیره ای که ز مبدایِ کون بنهاده ست
زمانه با تو مرا عهدِ دوستی داده ست
اگر نه با تو مرا اتّصالِ روحانی ست
خیالِ روی تو پییشم چرا بر استاده ست
به غم وجودِ مرا پروریده دایۀ عشق
که غم ز مادرِ فطرت برایِ من زاده ست
به دامِ زلف در افتاده ام ز دانۀ عشق
دلم ببین به کجا از کجا در افتاده ست
به دانه می نگرد دامِ غم نمی بیند
عذاب جان من از غفلتِ دل ساده ست
مرا که جان به لب آمد ز آرزویِ لبت
مگر مُقسّمِ فطرت نصیبه ننهاده ست
نمی رود ز سرم خار خارِ جامِ الست
هنوز رنجِ خمار از بخارِ آن باده ست
که بود روزِ نخستین حریفِ مجلسِ انس
دریغ باز چه بودی که آمدی با دست
درونِ جانِ نزاری روایحِ غم اوست
ذخیره ای که ز مبدایِ کون بنهاده ست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.