هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عشق، دل‌بستگی، توبه، و رنج‌های عاشقانه می‌پردازد. شاعر از ناپایداری عقل در برابر عشق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عمر خود را در غفلت و دلبازی صرف کرده است. همچنین، به مقایسه‌ی رنج‌های عشق با دیگر مصائب زندگی پرداخته و اشاره می‌کند که عاشقان از هیچ تلخی گله ندارند. در پایان، شاعر به ناتوانی در توبه از عشق و می اشاره می‌کند و روشن‌دلی را برتر از مال و ملک دنیا می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند توبه و دلبستگی‌های عاشقانه ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا غیرجذاب باشد.

شمارهٔ ۳۰۶

چون کنم با دل که هیچش با خرد پیوند نیست
هرچه میگویند تمکینش به چون و چند نیست

عمر در سودای دلبازی به غفلت کرده صرف
وین عجب کز نا به کاری ذره ای خرسند نیست

راستی را بر سبک روحان نازک دل به جور
از گرانی بار توبه کمتر از الوند نیست

توبه خود هرگز نخواهد کرد اینک بررسند
خود گواهی میدهد بر معترف سوگند نیست

یار شیرین است و من فرهاد و از افسردگان
هیچ تلخی در مذاق عاشقان چون پند نیست

ابروی تلخ رقیب از سم بسی قاتل تر است
ور نه شیرین چون دهان تنگ خوبان قند نیست

دین براندازان دنیا دشمن اند آنان که هیچ
التفاتیشان به حالات زن و فرزند نیست

گرچه عشق از جمله ی انسان نگیرد هر که را
دل به زنجیر سر زلف بتی در بند نیست

دولت روشن دلی کز مال و ملک این جهان
چون نزاری جز به جام باده حاجتمند نیست

توبه از می چون کنم کز اختصاص منفعت
در جهان گر هست چیزی، اوست کش مانند نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.