هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، بیانگر عشق و ستایش معشوق است. شاعر با توصیف زیبایی‌های معشوق و احساسات عمیق خود، از فراق و دوری شکایت می‌کند و آرزوی دیدار و در آغوش گرفتن معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل احساسات عمیق عاشقانه و مفاهیم پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۳۴۱

هزار یادِ بر و گردن و بناگوشت
هزار یاد سر و دست و بازو و دوشت

دریغ اگر نفسی دیدمی به بیداری
چنان که بودم و دیدم به خواب چون دوشت

تو آفتاب زمینی و آسمان به شرف
غلام جمله غلامان حلقه در گوشت

اگر در آینه بینی و چشم سرمه کنی
به یک کرشمه کنند آن دو فتنه بی هوشت

چرا اگر همه چون آتشی به گاه عتاب
ز آب دیده ی من کم نمی شود جوشت

به دست باد صبا بوسه ای فرست و بکن
نبات مصر کساد از لب شکر جوشت

سفر بدان خوشم آید که باز آیم تو
به پرسش آیی و من درکشم به آغوشت

شکایت شکرآمیز می کنی تو و من
به بوسه ای کنم از گفت و گوی خاموشت

اگر تو یاد نزاری کنی و گر نکنی
من آن نی ام که ز خاطر کنم فراموشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.