هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند عشق، جدایی، ایمان، تقدیر و امید می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که بدون معشوق، بهشت و دوزخ معنایی ندارند و تأکید می‌کند که حقیقت در صداقت است، نه در مکان‌های مقدس. همچنین، او به تقدیر و امید اشاره می‌کند و تأکید می‌نماید که نباید ناامید شد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند تقدیر و جدایی نیاز به بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۳۴۳

اگر فراق نباشد چه دوزخ و چه بهشت
چو اصل صورت معنی بود چه خوب و چه زشت

اگر نه بی تو بمانم چه ترسم از دوزخ
وگر نه روی تو بینم چه می کنم ز بهشت

نه واقفم متقبل نه جاهلم منکر
نه اهل مسجد و محراب و کعبه و نه کنشت

کنشت و کعبه تعلق به وجه صدق کند
رواست از همه جانب نیاز پاک سرشت

کجاست خواجه مجال تصرف اندر غیب
که داند آن که قضا بر سر من و تو نوشت

به آن که آمده ای رغبتت بر آن دارد
به جهد تو نشود مهره ی بلور انگشت

طمع مکن که به کوشش درست باز آید
به جای خویش چو از کالبد برون شد خشت

ولی شرایط ما نیست نا امید شدن
که هیچ بنده به یک بار نا امید نگشت

نزاریا به نفس تازه دار جان امید
که صد هزار درود و یکی ز جمله نکشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.