هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و دلباختگی سخن میگوید. او عشق را به عنوان نیرویی قدرتمند و فراتر از درک افراد ناآگاه توصیف میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند فداکاری، رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به حقیقت عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارند.
شمارهٔ ۳۵۲
تا دل مجنون ما راه قلندر گرفت
هر چه نه لیلیش بود از همه دل برگرفت
سر به گریبان عشق برزد و مردانه وار
جان به میان برنهاد دامن دل برگرفت
عشق چو از کنج غیب راه کمین برگشاد
دل ز سر جان برفت سر کم افسر گرفت
باز چو برخاستم از روش نام و ننگ
بار دگر طعنه زن ولوله از سر گرفت
بی خبران را چه بیم از اثر برق عشق
عشق نه آن است کو با همه کس درگرفت
در حق هر بی هنر عشق نظر کی کند
خضر به مقصد رسید رنج سکندر گرفت
سوز نزاری ز جان بس که علم برکشید
قبّه ی مینا بسوخت گنبد اخضر گرفت
هر چه نه لیلیش بود از همه دل برگرفت
سر به گریبان عشق برزد و مردانه وار
جان به میان برنهاد دامن دل برگرفت
عشق چو از کنج غیب راه کمین برگشاد
دل ز سر جان برفت سر کم افسر گرفت
باز چو برخاستم از روش نام و ننگ
بار دگر طعنه زن ولوله از سر گرفت
بی خبران را چه بیم از اثر برق عشق
عشق نه آن است کو با همه کس درگرفت
در حق هر بی هنر عشق نظر کی کند
خضر به مقصد رسید رنج سکندر گرفت
سوز نزاری ز جان بس که علم برکشید
قبّه ی مینا بسوخت گنبد اخضر گرفت
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.