۴۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۱

بوی عرق چین تو باد صبا برگرفت
یا زخواص بهار نشو و نما برگرفت

گویی عطار صبح کرد معنبر جهان
نافه ی چین برگشاد مشک ختا برگرفت

بوی گل بی وفا در سرش افکند شور
بلبل شوریده سر راه نوا برگرفت

کرد دماغ خرد ممتلی از بوی خوش
از اثر آن نسیم سیر ز ما برگرفت

عقل سراسیمه شد صبر درآمد ز پای
از سر ما لطف تو دست چرا برگرفت

دل که ز ما برشکست سیر شد از ما دگر
قاعده ی نو نهاد خوی شما برگرفت

هم به کناری امید داشتمی پیش ازین
حسن تو خود از میان رسم عطا برگرفت

بر تو ملامت کند هر که به گوشش رسید
کز تو نزاری چرا راه رجا برگرفت

گفتمش آنِ توام گفت تو آن خودی
من ز کجا گفتمش او ز کجا برگرفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.