هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقی است که از عشق بی‌پاسخ رنج می‌برد. شاعر از خدا می‌خواهد که کسی را مانند او دچار این عشق نکند و از جدایی و بی‌وفایی می‌ترسد. او امیدوار است که معشوقش او را رها نکند و از خدا می‌خواهد که اگر معشوق قصد جدایی دارد، این اتفاق نیفتد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و جدایی ممکن است برای افراد با سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۹۵

خدای با تو کسی را دل آشنا مکناد
وگر کند چو من از خان و مان جدا مکناد

چو من ضعیف و حزین و نزار مرغی را
به دام و دانه ی عشق تو مبتلا مکناد

اسیر عشق تو کردم دل از طریق صواب
کس از طریق صواب این چنین خطا مکناد

امید هاست مرا کز خودم جدا نکنی
وگر تو قصد جدایی کنی خدا مکناد

اگر وفای تو تا زنده ام خلاف کنم
امید من ز تو بخت بدم وفا مکناد

زمانه تا به اجل نگسلد نفس ز تنم
غم تو دامن جانم دمی رها مکناد

روا مدار که کام دلم روا نکنی
روا کنی تو ولیکن دلت روا مکناد

بترس کز تو بنالم به کردگار شبی
که کردگار به سوز منت جزا مکناد

نزاری از تو بد افتاد و گرچه بد کردی
خدای با تو همان کرده ی تو وامکناد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.