هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، دیوانگی، رنج‌های عاشقانه، و ملامت‌های اجتماعی می‌پردازد. شاعر از پرورش یافتن در عشق و دیوانگی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق واقعی نیازمند فداکاری است. همچنین، او به نقد مصلحت‌جویان و ستایش عاشقان راستین می‌پردازد و از دردهای روحی و اجتماعی خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر، همراه با اشارات به رنج و دیوانگی، برای درک و ارتباط بهتر، نیازمند سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی است که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۴۵۴

مرا مادر به شیرِ عشق پرورد
پدر تعلیم در دیوانگی کرد

ز تن با جان برون آید چنین شیر
ولیکن تا که را دادند و که خورد

گر آبا واسطه گرامّهات اند
ز فطرت هر کس آورد آن چه آورد

چه می خواهد ز رندان مصلحت جوی
برو گو هم به گِردِ صالحان گَرد

دماغِ هرکه برد از خاکِ ما بوی
بر آرد عشق از مغزِ سرش گرد

زنان را فرق باشد بر فسرده
اگر عاشق نمیرد کی بود مرد

تنورِ سینه ی پر آتش من
به طوفانِ ملامت کی شود سرد

ملامت گر به عیب از ما نگوید
اگر یک شب به روز آرَد درین درد

مسلمانان نمی بینید آخر
سرشکِ سرخ بر رخ ساره ی زرد

خدایا حق گزارش باد هر کو
دلِ ریشِ نزاری را نیازرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.