هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های عاشقانه خود می‌گوید. او از وقایع ناگوار زندگی، عشق به معشوق ستمگر، ناامیدی و رنج‌های دلش سخن می‌گوید و در نهایت به تسلیم و صبر به عنوان راه چاره اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۵۲۴

باز پیرانه سرم واقعه یی پیش آمد
با که گویم که چه پیشِ من بی خویش آمد

رفته بودم پس کار خود و دل بنهادم
ناگهم واقعه‌ ای صعب چنین پیش آمد

عشق با شاهدِ سلطان سر ظالم زینهار
این بلایی ست که پیش من درویش آمد

غافل از غمزه طمع در لب شیرین کردم
بدل نوش علی رغم دلم نیش آمد

مرغ زیرک مثل است اینکه به حلق آویزد
مرهم صبر مداوای دل ریش آمد

چه کنم چاره همین است که تسلیم شوم
مرهم صبر مداوای دل ریش آمد

بی غم عشق نبوده‌ست نزاری آری
عاشقی مذهب و شوریدگی اش کیش آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.