هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ است که در آن شاعر از عید و شادیهای آن سخن میگوید. او از نماز و ثواب آخرت، مینوشیدن در صبوحی، انتظار برای عید و شادیهای آن، و مستی و شور و حال عید یاد میکند. همچنین، به نقش خطیب و شیخ اسلام در این مراسم اشاره میکند و از لطف و شکرگزاری در این ایام سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشارههایی به مستی و نوشیدن دارد که مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۵۹۳
مرا نماز نبوده ست هوش یار به عید
بیا که وقتِ نیازست می بیار به عید
ثوابِ آخرتت را دو گانه ای بگزار
سه کاسه یی به صبوحی به من سپار به عید
شبِ برات گرفتم بهانه می کردی
چو روزۀ رمضان تا کی انتظار به عید
چرا که مست نباشم چنان که بنمایند
به یک دگر همه خلقم هلال وار به عید
کجاست مطرب و چنگ و دف این چه رسوایی ست
ازین نباشم هرگز به اختیار به عید
خطیب مست شبانه ست و مقرّی ک خاموش
ز الصّلاتِ تو کی بشکند خمار به عید
ز دستِ ساقی و شاهد نه او که شیخ اسلام
فرو برد به تبّرک می آشکار به عید
ثلاثه یی بدهش تا فرازِ منبرِ وعظ
فصاحتی کند این پیرِ شرم سار به عید
صبوح اگر چو نزاری روی به لطفِ کلام
درآمدی و بکردی شکر نثار به عید
بیا که وقتِ نیازست می بیار به عید
ثوابِ آخرتت را دو گانه ای بگزار
سه کاسه یی به صبوحی به من سپار به عید
شبِ برات گرفتم بهانه می کردی
چو روزۀ رمضان تا کی انتظار به عید
چرا که مست نباشم چنان که بنمایند
به یک دگر همه خلقم هلال وار به عید
کجاست مطرب و چنگ و دف این چه رسوایی ست
ازین نباشم هرگز به اختیار به عید
خطیب مست شبانه ست و مقرّی ک خاموش
ز الصّلاتِ تو کی بشکند خمار به عید
ز دستِ ساقی و شاهد نه او که شیخ اسلام
فرو برد به تبّرک می آشکار به عید
ثلاثه یی بدهش تا فرازِ منبرِ وعظ
فصاحتی کند این پیرِ شرم سار به عید
صبوح اگر چو نزاری روی به لطفِ کلام
درآمدی و بکردی شکر نثار به عید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.