هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که دربارهی عشق و فداکاری در راه آن سخن میگوید. شاعر از عاشق میخواهد که از جان بگذرد، درد عشق را بپذیرد و به دنبال سلامت نباشد. او تأکید میکند که عشق واقعی برای هر کسی مناسب نیست و تنها کسانی که سزاوار باشند به حرم عشق راه مییابند. همچنین، شاعر به رهایی از خودیِ خود و رسیدن به پاکی وجود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند فداکاری در راه عشق و رهایی از خود نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۶۰۷
ای دل اگر عاشقی از سرجان درگذر
تیغ غمِ عشق بین قصّه مخوان الحذر
بوی سلامت مبر در صفِ عشّاق از آنک
سینۀ عاشق بود تیرِ بلا را سپر
بی سر و پا شو چو گوی در خمِ چوگانِ عشق
بر سرِ میدان بری گویِ سعادت مگر
با خودیِ خود مرو در حرمِ عاشقان
قطره به دریا مریز زیره به کرمان مبر
دعویِ معنی مکن بستۀ صورت هنوز
ناشده در بحرِ عشق باز نیابی گهر
تا نشوی از وجود پاک بپرداخته
بر تو نیفتد ز عیب پاکروان را نظر
عشق هر اوباش را ره ندهد در حرم
زآن که سزوار نیست عشق به هر محتضر
گر به نزاری رسی عشق بیاموز ازو
ور نه ز اسرارِ عشق لاف مزن بیخبر
تیغ غمِ عشق بین قصّه مخوان الحذر
بوی سلامت مبر در صفِ عشّاق از آنک
سینۀ عاشق بود تیرِ بلا را سپر
بی سر و پا شو چو گوی در خمِ چوگانِ عشق
بر سرِ میدان بری گویِ سعادت مگر
با خودیِ خود مرو در حرمِ عاشقان
قطره به دریا مریز زیره به کرمان مبر
دعویِ معنی مکن بستۀ صورت هنوز
ناشده در بحرِ عشق باز نیابی گهر
تا نشوی از وجود پاک بپرداخته
بر تو نیفتد ز عیب پاکروان را نظر
عشق هر اوباش را ره ندهد در حرم
زآن که سزوار نیست عشق به هر محتضر
گر به نزاری رسی عشق بیاموز ازو
ور نه ز اسرارِ عشق لاف مزن بیخبر
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.