هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تنهایی، بی‌یاری و دل‌آزاری خود می‌گوید. او از اصحاب و اطرافیانش شکایت دارد و احساس می‌کند که از خرد و هشیاری دور افتاده است. شاعر به خودآزاری و جگرخواری خود اعتراف می‌کند و از سیه‌کاری‌های خود خسته شده است. در نهایت، او تنها با ناله و زاری خود سخن می‌گوید و از کسی شکایتی ندارد.
رده سنی: 18+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و روان‌شناختی مانند خودآزاری، دل‌آزاری و احساس تنهایی است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، این موضوعات ممکن است برای نوجوانان حساسیت‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۷۲۳

منم و گوشه تنهایی و بی یاری خویش
گشته مشغول به کار خود و بیکاری خویش

ساکن کنجم و دیوانه شده‌ستم از چه
از دل آزاری اصحاب و سبک باری خویش

شیوه ای هست مرا بی غرض از ای هم نفسان
زود در هم شوم از فرط دل آزاری خویش

التفاتم نه به خود باشد و نه هم به کسی
لاجرم ساخته ام با دل و دلداری خویش

من ز مبدای ازل مست و خراب آمده ام
نتوانم که زنم لاف ز هشیاری خویش

بس که خواهم دل اصحاب بدست آوردن
دل خود را یله کردم به جگر خواری خویش

با خرد راست بگوییم شده ام بیگانه
از چه از کثرت اصحاب و ز بسیاری خویش

نه گرفتار چنانم که خلاصم باشد
خجلم راستی از روی گرفتاری خویش

وای من تا به کی از دفتر و دیوان سیاه
راستی سیر شده‌ستم ز سیه کاری خویش

از کسی نیست مرا شکر و شکایت خالی
با نزاری نفسی می زنم از زاری خویش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.