هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و تأثیرات عمیق آن بر دل و جان انسان می‌پردازد. عشق به‌عنوان نیرویی قدرتمند توصیف شده که هم می‌تواند آرامش و حیات بخشد و هم باعث رنج و زوال شود. شاعر از تسلط عشق بر تمام وجود انسان، از جسم تا روح، سخن می‌گوید و به ناتوانی خود در بیان صفات دل اشاره می‌کند. در نهایت، شعر به این نتیجه می‌رسد که رهایی از عشق ممکن نیست و تنها راه، پذیرش و خوش‌باشی در وفای به محبت است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و تسلط آن بر وجود انسان ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۶۳

عشق آمد و برفت قرار و ثباتِ دل
مضبوط کرد مملکتِ کایناتِ دل

وه وه که چون به دستِ تسلّط فرو گرفت
هر هفت پیکرِ تن و هر شش جهاتِ دل

از اشک ریزِ دیده چه گویم مجال نیست
گفتن درآن که عاجزم اندر صفاتِ دل

نقصانِ کارِ دل همه از عشقِ قاتل است
هر چند هم ز عشق فزاید حیاتِ دل

بر عقلِ کینه ور چو معوَّل چو بر دمد
دهقانِ عشق مهرِ گیا از نباتِ دل

می سوزد از مجاهده و می گدازدش
تا در ذواتِ عشق شود محوِ ذاتِ دل

خوش باش در وفایِ محبّت نزاریا
کز ممکنات نیست خلاص و نجاتِ دل
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.