۴۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۲۴

ز می توبه کردم ز مستی نکردم
نگفتم دگر گِردِ مستان نگردم

اگر بوده ام دامن آلوده از می
چو بر آبِ رز بود خونی نکردم

اگر جرأتی رفت الحمدُلله
که با آبِ رز خون مردم نخوردم

مرا توبه دادند از می پرستی
ازین پس اگر می پرستم نه مردم

میِ لعل از آن می خورم تا نسازد
به خاکِ زمرّد گیا روی زردم

بر احوالِ من هست جایِ ترحّم
ولی هر کسی نیست آگه ز دردم

نزاری به زاری به زاری نزاری
همین است و بس شیوۀ عکس و طردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.