هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و جدایی می‌گوید و بیان می‌کند که بارها تصمیم به ترک معشوق گرفته اما هر بار توبه‌اش شکسته شده است. او از رنج فراق و اشتیاق به معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که جز عشق معشوق، همه چیز را از دل بیرون می‌ریزد. متن سرشار از احساسات عمیق و تصاویر شاعرانه است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۸۸۰

بار دگر عزم سفر می کنم
برگ ره از خون جگر می کنم

می روم از کوی تو گویی مگر
بر سر الماس گذر می کنم

بهتر از این نیست که با بخت خویش
بیش نکوشم چو بتر می کنم

آه که هر بار کنم توبه ای
از سفر و باز ز سر می کنم

راستی آن است کزین نو بهار
توبه کنم روز دگر می کنم

راه ضروری ست اگر می روم
صبر مجازی ست اگر می کنم

مشکلم این است که این زخم خار
از ورق ورد سپر می کنم

خواب و خورم نیست که از آب چشم
خاک منازل گل تر می کنم

گرچه خیال است ولی تا به روز
شب همه شب با تو سحر می کنم

بستر و بالین نزاری به خون
از مژه دریای خضر می کنم

غایت کفرست به ایمان من
جز به تو در هر که نظر می کنم

هر چه به جز عشق تو و مهر توست
از دل پردرد به در می کنم
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.