هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از وابستگی خود به خرابات (نماد دنیای عرفان و رهایی) سخن می‌گوید. او از توبه‌شکنی و عشق به معشوق (که می‌تواند نماد خدا یا عشق الهی باشد) می‌گوید و بیان می‌کند که حتی اگر جسمش نابود شود، روحش به عشق وفادار خواهد ماند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از اشارات مانند 'توبه‌شکنی' و 'خرابات' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند که برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۸۸۲

عجب مدار خراباتیی چنین که منم
اگر به کوی خراباتیان بود وطنم

کنشت و کعبه به فرمان روم خدا مکناد
که در ضمیر من آید که من به خویشتنم

خودی خود چو براندازم آن چه ماند اوست
که دوست هم چو وجودست و من چو پیرهنم

ز پیر خرقه فرو مانده ام عجب که مرا
به هرزه توبه چرا می دهد چو می شکنم

تفاوتی نکند دشمن ار به دفع نظر
دو دیده برکندم دل ز دوست برنکنم

اگر به دست خودم می کشد به هر مویی
سری برآورد از ذوق تیغ دوست تنم

و گر به خاک فرو گویدم نزاری کو
هزار نعره برآرد که اینک از کفنم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.