هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و وابستگی عمیق شاعر به معشوق است. شاعر خود را کاملاً متعلق به معشوق می‌داند و از او می‌خواهد که او را نراند، چرا که مانند سگی وفادار بر آستان اوست. او به الطاف بی‌کران معشوق اعتماد دارد و خود را در هر حالتی متعلق به او می‌داند. شاعر از معشوق می‌خواهد که در لحظه‌های سخت یاری‌اش کند و در نهایت، خوشحال است که میهمان معشوق است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند "سگ بر آستان توام" نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۸۹۲

اگر چه هیچ نی ام هر چه هستم آن توام
مرا مران که سگ بر آستان توام

به زلتی که رود از نظر میندازم
که برگرفته ی الطاف بی کران توام

بر اعتماد قبول توام کز اول عهد
عنایت توبه من گفت ضمان توام

نماند هیچ ز من و ز تغلب سودا
هنوز بر سر بازار امتحان توام

توانم از سر جان در هوای تو برخاست
غلط شدم نتوانم که ناتوان توام

چه می کنم ز زمین و زمان و کون و مکان
همین مراد مرا بس که در زمان توام

به عون مرحمتم زین صراط برگذران
که بر سر آمده از پای نردبان توام

به آمدن چو خوشم داشتی به وقت رحیل
خوشم روان کن ازین جا که میهمان توام

گهی نزاری زارم گهی به زاری زار
به هر صفت که برون آوری همان توام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.