هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، به توصیف عشق و شیفتگی خود به معشوق می‌پردازد. او از زیبایی‌های معشوق مانند قامت، نگاه مستانه و لب شیرینش سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود تلاش‌هایش، نمی‌تواند از عشق معشوق دست بکشد. شاعر حتی در روز نوروز که همه به شادی مشغولند، در اندیشه معشوق است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین پیچیده باشد.

شمارهٔ ۸۹۳

دلبرا شیفته ی قامت و بالای توام
کشته ی غمزه ی مستانه ی شهلای توام

روز نوروز و همه خلق به خود مشغولند
من مشتاق در اندیشه ی سودای توام

نکنم شیفتگی پس چه کنم معذورم
نشنوم پند که در بند همه جای توام

این محال است که گر چند بکوشم بسیار
صبر ممکن شود از روی دل آرای توام

از توام صبر محال است که مولای منی
بر منت حکم روان است که لالای توم

فتنه ام بر دهن چون شکر شیرینت
توتی آینه ی روی مصفای توام

همه در وصف لب چون شکرت می گویم
خود تودانی که نزاری شکرخای توام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.