هوش مصنوعی: این شعر بیانگر روحیهٔ آزادگی، رندی و عشق است. شاعر خود را از قید و بندهای معمول رها می‌داند و به جای دنباله‌روی از عقل و منطق، دیوانگی و عشق را برمی‌گزیند. او از وابستگی به مادیات دوری می‌کند و خود را ساکن خلوتگاه معنوی می‌داند. شاعر همچنین به انتقاد از کسانی می‌پردازد که راه را گم کرده‌اند و او را به اشتباه متهم می‌کنند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۰۳

گر به قلّاشی و رندی در جهان افسانه‌ایم
باش گوای خواجه باری ثابت و مردانه‌ایم

وقت وقتی بی محابا گر در آتش می‌رویم
با گلِستان خلیل الله ز یک کاشانه‌ایم

گوشه چون عنقا و آتش چون سمندر والسلام
نه چو مرغِ خانگی محتاجِ آب و دانه‌ایم

عاقلان را طاقتِ نورِ ظهورِ عشق نیست
کشف بر ما می‌کند دانی چرا دیوانه‌ایم

حاضران ِ وقت و مأمورانِ امر مطلقیم
تا نپنداری که از آن آشنا بیگانه‌ایم

در نگنجد آفتاب آن جا که خلوت گاهِ ماست
گرچه با شمعِ شب‌ستانش کم از پروانه‌ایم

دیگران با نسیه خرسندند و ما با نقدِ وقت
دیگران از دوست محجوب اند و ما هم خانه‌ایم

دابه‌الارض ار جهان بر هم زند شاید که ما
چون نزاری حالیا ساکن درین کاشانه‌ایم

عیب ما در بارِ ما بینند ره گم کردگان
حاش لله زیرِ بارِ هرزه ی ایشان نه‌ایم

از خراباتی چه آید جز خرابی پس زما
هیچ معموری نیاید تا درین ویرانه‌ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.