هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و اندوه عمیق خود میگوید و با تصاویر زیبا و احساسی، درد فراق و اشکهایش را توصیف میکند. او از یادآوری خاطرات شیرین و زیباییهای معشوق، بیشتر میگرید و غم خود را با عناصر طبیعی و گرانبها مانند سیم، زر، یاقوت و درّ مقایسه میکند. در پایان، حتی وقتی کسی به او دلداری میدهد، باز هم بر گریههایش پافشاری میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانهی عمیق و احساسی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات بهکاررفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۹۱۶
هر چه بر اندیشم از تو زار بگریم
مردمکِ دیده در کنار بگریم
نشترِ رقّت فرو برم به رگِ جان
وزمژه خونابِ ابروار بگریم
یاد کنم زان چو سیم سیبِ زنخدان
وز حَدّقان دانهی انار بگریم
سیمِ بنا گوشِ تو چو در نظر آرم
بر ورقِ زرِّ کم عیار بگریم
هر نفس از حیرتِ زمرّدِ خطّت
عبرتِ یاقوتِآبدار بگریم
تا بنسوزم ز سینه آه برآرم
تا بنشانم ز دل غبار، بگریم
هرچه بنالم به اضطراب بنالم
هر چه بگریم به اعتبار بگریم
گفت کسی پیشِ من ز درِّ عدن باز
گفتمش اندر دمی هزار بگریم
از دُرَر دیده نزاری مسکین
باز مگو پیشِ من که زار بگریم
مردمکِ دیده در کنار بگریم
نشترِ رقّت فرو برم به رگِ جان
وزمژه خونابِ ابروار بگریم
یاد کنم زان چو سیم سیبِ زنخدان
وز حَدّقان دانهی انار بگریم
سیمِ بنا گوشِ تو چو در نظر آرم
بر ورقِ زرِّ کم عیار بگریم
هر نفس از حیرتِ زمرّدِ خطّت
عبرتِ یاقوتِآبدار بگریم
تا بنسوزم ز سینه آه برآرم
تا بنشانم ز دل غبار، بگریم
هرچه بنالم به اضطراب بنالم
هر چه بگریم به اعتبار بگریم
گفت کسی پیشِ من ز درِّ عدن باز
گفتمش اندر دمی هزار بگریم
از دُرَر دیده نزاری مسکین
باز مگو پیشِ من که زار بگریم
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.