هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر حالتی از مستی، بیخودی و شیفتگی است. شاعر خود را رند، دیوانه و شوریده توصیف میکند و از عقل و زهد دوری میجوید. او به شیفتگی و مستی ابدی خود افتخار میکند و حتی در برابر پدرش که او را نصیحت میکند، مقاومت نشان میدهد. شعر همچنین به تقدیر و سرنوشت اشاره دارد و شاعر خود را همچون طوطی و بلبل، زیبا و فصیح توصیف میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و بیخودی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای تفسیر صحیح داشته باشد.
شمارهٔ ۹۱۸
مست و لایعقل و دردی کش و خم پردازیم
رند و شوریده و دیوانه و شاهد بازیم
شهر بیفتنه نباشد زِچو ما شیفتگان
که بتی میشکنیم و دگری میسازیم
زاهدان را به چه زادند و چه میپروردند
تا به ایشان زِمیانِ دل و جان پردازیم
عقل زاید شد و مستغرقِ اوییم چنان
که دگر با خود و با عقل نمیپردازیم
پدرم گفت که «هان! تا به کی از شیفتگی؟»
گفتم «ای بابا! ما مستِ ابِد زآغازیم»
گر چه از شیشهی تقدیر چنان مستانیم
سنگ در کارگهِ کوزهگران اندازیم
همچو طوطی به لطافت همه جان گفتاریم
همچو بلبل به فصاحت همه تَن آوازیم
صورت ما و معانیِ نزاری نینی
که نزاری نشویم ار چو قلم بگذاریم
رند و شوریده و دیوانه و شاهد بازیم
شهر بیفتنه نباشد زِچو ما شیفتگان
که بتی میشکنیم و دگری میسازیم
زاهدان را به چه زادند و چه میپروردند
تا به ایشان زِمیانِ دل و جان پردازیم
عقل زاید شد و مستغرقِ اوییم چنان
که دگر با خود و با عقل نمیپردازیم
پدرم گفت که «هان! تا به کی از شیفتگی؟»
گفتم «ای بابا! ما مستِ ابِد زآغازیم»
گر چه از شیشهی تقدیر چنان مستانیم
سنگ در کارگهِ کوزهگران اندازیم
همچو طوطی به لطافت همه جان گفتاریم
همچو بلبل به فصاحت همه تَن آوازیم
صورت ما و معانیِ نزاری نینی
که نزاری نشویم ار چو قلم بگذاریم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.