هوش مصنوعی: این شعر بیانگر روحیهٔ آزاد و بی‌قید شاعر است که خود را بندهٔ شاهدان قلاش می‌داند و از بت‌پرستی دوری می‌جوید. او به جای پرستش بت‌ها، به آفرینش زیبایی‌های بی‌نظیر می‌پردازد و معنا را بر ظاهر ترجیح می‌دهد. شاعر در نوسان میان دیوانگی و عقل، صلح و پرخاش، و امید و ناامیدی قرار دارد. او فارغ از قضاوت دیگران و خرسند از وضعیت خود است و با افتادن کارش به دست نزاری، هویت خود را با او پیوند می‌زند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند 'قلاش' و 'اوباش' ممکن است برای مخاطبان جوان تر نامفهوم یا نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۹۱۹

ما که شنگولیانِ خوش باشیم
بنده‌ی شاهدانِ قلّاشیم

بت‌پرستی نمی‌کنیم اَرنه
لعبتی بی‌نظیر بتراشیم

اصل معناست ور نه نقش کنیم
صورتی بی‌بدل که نقّاشیم

گاه دیوانه‌ایم و گه عاقل
گاه پندان شویم و گه فاشیم

دام در خاک و مرغ در افلاک
دانه‌ای بر امید می‌پاشیم

خلق اگر دوست‌اند وگر دشمن
ما نه مردانِ صلح و پرخاشیم

ایمنیم از خبر که خرسندیم
فارغیم از خرد که اوباشیم

کارِ‌ما با نزاری افتاده‌ست
چون نزاری برفت ما باشیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.