۲۸۴ بار خوانده شده
ما از آن مستان که پنداری نِهایم
لایقِ مستی و هشیاری نِهایم
از گرانبارانِ حملِ فطرتیم
زان گرانجانان سرباری نِهایم
گو میامیزید با ما اهلِدل
زان که ما در بندِ دلداری نِهایم
یار اگر بر در زند ما را رواست
زان که شایستهی یاری نِهایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
لایقِ مستی و هشیاری نِهایم
از گرانبارانِ حملِ فطرتیم
زان گرانجانان سرباری نِهایم
گو میامیزید با ما اهلِدل
زان که ما در بندِ دلداری نِهایم
یار اگر بر در زند ما را رواست
زان که شایستهی یاری نِهایم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.