هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که او و همراهانش نه مستند و نه هشیار، بلکه تحت فشار فطرت و بار سنگین زندگی هستند. آن‌ها نه شایسته عشق‌ورزی هستند و نه سزاوار یاری. با این حال، از اهل دل می‌خواهند که با آن‌ها همراهی کنند، چرا که در بند دلداری نیستند. همچنین اشاره می‌کند که اگر یاری آن‌ها را رد کند، حق دارد زیرا آن‌ها لایق یاری نیستند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند ناامیدی و بار سنگین زندگی برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۹۳۵

ما از آن مستان که پنداری نِه‌ایم
لایقِ مستی و هشیاری نِه‌ایم

از گران‌بارانِ حملِ فطرتیم
زان گران‌جانان سرباری نِه‌ایم

گو میامیزید با ما اهلِ‌دل
زان که ما در بندِ دلداری نِه‌ایم

یار اگر بر در زند ما را رواست
زان که شایسته‌ی یاری نِه‌ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.