هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و وفاداری سخن می‌گوید، با اشاره‌هایی به رنج انتظار، حسادت رقیب، و ارزش‌های معنوی مانند آزادگی و توبه. شاعر از محبوبی دورافتاده و رنج‌های عشق را بیان می‌کند، اما در عین حال به فضل الهی امیدوار است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به رنج و حسادت، برای درک بهتر نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۹۶۱

یک تار موی از آن سر زلفین پر فتن
ارزد هزار جان گرامی به نزد من

سهل است گر سرم برود در پی وفا
نازک دل التفات نماید به جان و تن

ما را نه برگ غنچه و نه صبر عندلیب
کردیم از انتظار چو گل پاره پیرهن

محبوب در حجاب و رقیب ایستاده پیش
گل در کنار نغز بود خار در چمن

لعل مذاب در کف و در عدن به بحر
نقد بهشت عدن به از نسیه ی عدن

استاده ایم بندگی نقد وقت را
آزادگان به نسیه نباشند مرتهن

ای محتسب به هرزه در و بام ما مکاو
وی مفتعل به خیره بن و بیخ خود مکن

ما آشکار توبه شکستیم و تو نهان
با ماه کلاه گوشه ی دولت فرو فکن

ما را به احتساب تو آخر چه حاجت است
کم نیست افتعال رقیب از صد اهرمن

آنک سیه دلی به دو رویی هزار سر
و آنک سبک سری به گرانی هزار من

زاری نزاریا که خلاصت به فضل حق
ممکن بود دگر ز رقیبان به هیچ فن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.