هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی به رابطه عمیق و وحدت بین عاشق و معشوق میپردازد، جایی که مرزهای وجودی محو شده و تنها یگانگی باقی میماند. شاعر از بیمعنایی مفاهیم مکان و جهت در این وحدت سخن میگوید و بر تسلیم در برابر ذات الهی تأکید دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و شناخت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت میشود.
شمارهٔ ۹۶۳
ای روح من در قلب تو چون جان تو در جسم تن
این جا نداند هر کسی تا من تو ام یا خود تو من
نی نی غلط کردم توای فی الجمله بی تو من کی ام
آنجا که تو یک دل شوی با من نماند جان و تن
آن جا که از مایی ما با ما نماند ما و من
گو عقل خودبینی مکن گو جسم از جان بر شکن
چون بی جهت گردد جهت چون بی مکان باشد مکان
شاید که این جا گویمش در لامکان دارد وطن
هان هان نزاری بس که بس از حد ببردی دم مزن
در ذات واحد جز احد کس را بود حد سخن
این جا نداند هر کسی تا من تو ام یا خود تو من
نی نی غلط کردم توای فی الجمله بی تو من کی ام
آنجا که تو یک دل شوی با من نماند جان و تن
آن جا که از مایی ما با ما نماند ما و من
گو عقل خودبینی مکن گو جسم از جان بر شکن
چون بی جهت گردد جهت چون بی مکان باشد مکان
شاید که این جا گویمش در لامکان دارد وطن
هان هان نزاری بس که بس از حد ببردی دم مزن
در ذات واحد جز احد کس را بود حد سخن
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.