۲۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶۳

ای روح من در قلب تو چون جان تو در جسم تن
این جا نداند هر کسی تا من تو ام یا خود تو من

نی نی غلط کردم توای فی الجمله بی تو من کی ام
آنجا که تو یک دل شوی با من نماند جان و تن

آن جا که از مایی ما با ما نماند ما و من
گو عقل خودبینی مکن گو جسم از جان بر شکن

چون بی جهت گردد جهت چون بی مکان باشد مکان
شاید که این جا گویمش در لامکان دارد وطن

هان هان نزاری بس که بس از حد ببردی دم مزن
در ذات واحد جز احد کس را بود حد سخن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.