هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که بر ضرورت رهایی از خودِ دنیوی و پیوستن به معشوق حقیقی (خدا) تأکید دارد. شاعر از دوست بودن با نفسِ حیوانی انتقاد کرده و قیامت را بیرون رفتن از خود و بهشت را در بودن با دوست میداند. در نهایت، بیخودی و فنا در معشوق را والاترین مقام معرفی میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و نیاز به درک فلسفی از رابطه انسان و خداوند، این شعر را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب میسازد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۹۷۵
دلا تا چند با خود دوست بودن
گرت مغز است تا کی پوست بودن
چو با او بایدت بی خویشتن شو
که این بی خویشیت با اوست بودن
قیامت چیست بیرون رفتن از خود
بهشت سرمدی با دوست بودن
چه گیری انس با نفس بهیمی
خطا با هم دم بد خوست بودن
نزاری را سر باز آمدن نیست
به خود بی خود بود نیکوست بودن
گرت مغز است تا کی پوست بودن
چو با او بایدت بی خویشتن شو
که این بی خویشیت با اوست بودن
قیامت چیست بیرون رفتن از خود
بهشت سرمدی با دوست بودن
چه گیری انس با نفس بهیمی
خطا با هم دم بد خوست بودن
نزاری را سر باز آمدن نیست
به خود بی خود بود نیکوست بودن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.