هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از قامت بلند معشوق به عنوان قیامت خود یاد میکند و بیان میکند که بدون معشوق، زندگی برایش پوچ و بیمعناست. او از ندامت و حسرت دوری از معشوق میگوید و اقامت در جایی جز نزد معشوق را حیف میداند. شاعر به عشق بازی خود اعتراف میکند و از معشوق میخواهد که از کرامت او بپرهیزد تا رسوای جهان نشود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین برخی از مفاهیم مانند ندامت و حسرت نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۹۹۶
ای قامتِ تو قیامتِ من
قدِّ تو شکسته قامتِ من
با سروِ روانِ قامتِ تو
ساکن نشود قیامتِ من
مشنو که ز قامتِ تو دیگر
ممکن شود استقامتِ من
معنیِ بلا بلند بالاست
بالای تو و سلامتِمن
هر عمر که بی تو بگذرانم
هیهات زهی ندامتِ من
انصاف درین که حیف بودهست
جز بر در تو اقامتِ من
هم میبرمش به رغبت ار چه
باریست گران ملامتِ من
علّامه شدم به عشق بازی
شرمِ علّم و علامت من
شکرانه چه میدهی نزاری
اندر عوضِ غرامت من
رسوای جهان شوی تو هم نیز
زنهار کن از کرامتِ من
قدِّ تو شکسته قامتِ من
با سروِ روانِ قامتِ تو
ساکن نشود قیامتِ من
مشنو که ز قامتِ تو دیگر
ممکن شود استقامتِ من
معنیِ بلا بلند بالاست
بالای تو و سلامتِمن
هر عمر که بی تو بگذرانم
هیهات زهی ندامتِ من
انصاف درین که حیف بودهست
جز بر در تو اقامتِ من
هم میبرمش به رغبت ار چه
باریست گران ملامتِ من
علّامه شدم به عشق بازی
شرمِ علّم و علامت من
شکرانه چه میدهی نزاری
اندر عوضِ غرامت من
رسوای جهان شوی تو هم نیز
زنهار کن از کرامتِ من
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.