۳۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲

هر که چون روی تو رویی دارد
سر بسر راحت دنیی دارد

هر که دارد دهن و زلف و خطت
کوثر و سدره و طوبی دارد

از جهان دوست ترا دارد دل
آری چون دارد باری دارد

زنده کن مرده دلم را بدمی
که دهانت دم عیسی دارد

دم زلف تو گرفتست دلم
ابلها کو دم افعی دارد

چشم تو خون دلم کرد حلال
و آنک از خطّ تو فتوی دارد

هر دم آویزد در من غم تو
خود نگوید که چه دعوی دارد

بهر بوسی که ز تو خواسته ام
بر منت خشم چرا می دارد؟

ندهی خود ندهی حکم تراست
خشم و دشنام چه معنی دارد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.